Nothing

بایگانی

اربعین حسینی(حسین جان)

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۴ ب.ظ

به نام خدا

باز دلم خون شد و چشمم گریست     آنکه درین روز چون من نیست کیست؟

باز دگر باره رسید اربعین                جوش زند خون حسین از زمین

غرق تلاطم شده بحر محیط                یک سره درد است بساط بَسیط

شد چهلم روز عزای حسین              جان جهان باد فدای حسین

دیده خونبار دارد آسمان کربلا هست تا در انتظار کاروان کربلا
روز و شب در انتظار مقدمِ آلِ علی ست تشنه کامی ها به دشتِ بیکران کربلا
باغبان می داند و گلچین، که از سوز عطش می رود بر بادْ هر گل در خزانِ کربلا
از گلویِ نازکِ مرغ چمن خون می چکد بر فرازِ باغ و دستِ باغبان کربلا
سرپناهش جای گل، خار مغیلان می شود عندلیب خسته بی آشیان کربلا
می کندجا بر فراز نی ز بیداد زمان مِهر و ماه و اخترانِ آسمانِ کربلا
از برای دردِ بی درمان بیماران عشق تربت خونِ خدا شد ارمغان کربلا
همچو «رودی» دامن از اشک بصر دریا کند    
هر که می جوید خبر از داستان کربلا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۱
Nothing

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.